"غيرت عباس"
آنچه در آيين جانبازان ايران ديده ام
ديده اول، روشن از آيينه جان ديده ام
دست و پا گم گشتگان را تا به معراج حضور
در مناي عشق و سرمستي، سرافشان ديده ام
در شبستان ولا، رخسارشان مهتاب گون
هاله پيوند سحر از نور ايمان ديده ام
تا جوان را خرمي بخشند از لطف بهار
دامني رنگين تر از گل هاي عرفان ديده ام
تا برآيد از دل شب، آفتاب مردمي
مهر را بر گردشان آيينه گردان ديده ام
اين شقايق هاي سوزان را به صحراي جنون
سرخوش از پيمانه گلگون پيمان ديده ام
اين يکي را شب چراغ معبر آزادگي
آن يکي را مهر در صبح گريبان ديده ام
عزمشان چون صخره الوند، سخت و استوار
رزمشان در پهنه، رشک پور دستان ديده ام
اين يکي را آيتي زآيات رحمت يافتم
آن يکي را پرتوي ازنور قرآن ديده ام
اين شهيدان زنده اند و چشمه سار جانشان
غيرت دريايي از خون شهيدان ديده ام
از اشعار:سيمين دخت وحيدي
برگرفته از سايت:http://rasekhoon.net/